عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 296

1. گرد ره تو کعبه و خمار نماند

2. یک دل ز می عشق تو هشیار نماند

3. ور یک سر موی از رخ تو روی نماید

4. بر روی زمین خرقه و زنار نماند

5. وآن را که دمی روی نمایی ز دو عالم

6. آن سوخته را جز غم تو کار نماند

7. گر برفکنی پرده از آن چهرهٔ زیبا

8. از چهرهٔ خورشید و مه آثار نماند

9. جان چو بگشاید به رخت دیده که جان را

10. با نور رخت دیده و دیدار نماند

11. گر وحدت خود را با قلاوز فرستی

12. از وحدت تو هستی دیار نماند

13. جانا ز می عشق تو یک قطره به دل ده

14. تا در دو جهان یک دل بیدار نماند

15. در خواب کن این سوختگان را ز می عشق

16. تا جز تو کسی محرم اسرار نماند

17. از بس که ز دریای دلم موج گهر خاست

18. ترسم که درین واقعه عطار نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست
* کان که عاشق شد از او حکم سلامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* بر تن چه زنی گلاب و کافور
* این شعله در استخوان گرفته
شعر کامل
حزین لاهیجی
* چون طبیب عاشقانی گه گه این دل خسته را
* پرسشی می‌کن که بیمار و خراب افتاده است
شعر کامل
هلالی جغتایی