عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3

1. ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا

2. من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا

3. جان و دل پر درد دارم هم تو در من می‌نگر

4. چون تو پیدا کرده‌ای این راز پنهان مرا

5. ز آرزوی روی تو در خون گرفتم روی از آنک

6. نیست جز روی تو درمان چشم گریان مرا

7. گرچه از سرپای کردم چون قلم در راه عشق

8. پا و سر پیدا نیامد این بیابان مرا

9. گر امید وصل تو در پی نباشد رهبرم

10. تا ابد ره درکشد وادی هجران مرا

11. چون تو می‌دانی که درمان من سرگشته چیست

12. دردم از حد شد چه می‌سازی تو درمان مرا

13. جان عطار از پریشانی است همچون زلف تو

14. جمع کن بر روی خود جان پریشان مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی که دست به زلف دراز او دارد
* چرا به دامن این عمر مختصر چسبد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه کنی دنیا بی‌دین و خرد زیرا
* خوش نباشد نان بی‌زیره و آویشن
شعر کامل
ناصرخسرو
* بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد
* صبا حکایت زلف تو در میان انداخت
شعر کامل
حافظ