عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 336

1. تا سر زلف تو درهم می‌رود

2. در جهان صد خون به یک دم می‌رود

3. تا بدیدم زلف تو ای جان و دل

4. دل ز دستم رفت و جان هم می‌رود

5. دل ندارم تا غم زلفت خورم

6. وین سخن از جان پر غم می‌رود

7. آسمان از اشتیاق روی تو

8. همچو زلفت پشت پر خم می‌رود

9. دل در اندوه تو مرد و این بتر

10. کز پی دل جان به ماتم می‌رود

11. می‌دهی دم می‌ستانی جان من

12. راستی بیعی مسلم می‌رود

13. هر زمانی توبه‌ای می‌بشکنی

14. توبه الحق با تو محکم می‌رود

15. ناز کم کن زانکه تا خطت دمید

16. آنچه می‌رفتت کنون کم می‌رود

17. خون مخور عطار را کز شوق تو

18. با دلی پر خون ز عالم می‌رود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در باغ بنفشه را شرف زان افزود
* کو حلقه به گوش زلف تو خواهد بود
شعر کامل
خاقانی
* ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
* من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی
شعر کامل
رهی معیری
* به بزمگاه چمن رو که خوش تماشایی است
* چو لاله کاسهٔ نسرین و ارغوان گیرد
شعر کامل
حافظ