غزل شمارهٔ 337
1. چه سازی سرای و چه گویی سرود
2. فروشو بدین خاک تیره فرود
3. یقیندان که همچون تو بسیار کس
4. فکندست در چرخ چرخ کبود
5. چه برخیزد از خود و آهن تو را
6. چو سر آهنین نیست در زیر خود
7. اگر جامهٔ عمر تو زآهن است
8. اجل بگسلد از همش تار و پود
9. اگر سر کشی زین پل هفت طاق
10. سر و سنگ ماننده آب رود
11. ز سرگشتگی زیر چوگان چرخ
12. چو گویی ندانی فراز از فرود
13. چو دور سپهرت نخواهد گذاشت
14. ز دور سپهری چه نالی چو رود
15. رفیقان همراز را کن وداع
16. عزیزان همدرد را کن درود
17. درخت بتر بودن از بن بکن
18. ز شاخ بهی کن کلوخ آمرود
19. مکن همچو عطار عمر عزیز
20. همه ضایع اندر سرای و سرود
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده