عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 413

1. عمر رفت و تو منی داری هنوز

2. راه بر ناایمنی داری هنوز

3. زخم کاید بر منی آید همه

4. تا تو می‌رنجی منی داری هنوز

5. صد منی می‌زاید از تو هر نفس

6. وی عجب آبستنی داری هنوز

7. پیر گشتی و بسی کردی سلوک

8. طبع رند گلخنی داری هنوز

9. همرهان رفتند و یاران گم شدند

10. همچنان تو ساکنی داری هنوز

11. روز و شب در پرده با چندین ملک

12. عادت اهریمنی داری هنوز

13. روی گردانیده‌ای از تیرگی

14. پشت سوی روشنی داری هنوز

15. دلبرت در دوستی کی ره دهد

16. چون دلی پر دشمنی داری هنوز

17. می‌زنی دم از پی معنی ولیک

18. تو کجا آن چاشنی داری هنوز

19. در گریبان کش سر و بنشین خموش

20. چون بسی تر دامنی داری هنوز

21. خویشتن را می‌کش و می‌کش بلا

22. زانکه نفس کشتنی داری هنوز

23. رهبری چون آید از تو ای فرید

24. چون تو عزم رهزنی داری هنوز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
* شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
شعر کامل
حافظ
* حافظ شراب و شاهد و رندی نه وضع توست
* فی الجمله می‌کنی و فرو می‌گذارمت
شعر کامل
حافظ
* زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست
* در دست سر مویی از آن عمر درازم
شعر کامل
حافظ