عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 443

1. ای از همه بیش و از همه پیش

2. از خود همه دیده وز همه خویش

3. در ششدر خاک و خون فتاده

4. در وصف تو عقل حکمت اندیش

5. در عالم عشق عاشقان را

6. قربان شدن است در رهت کیش

7. هر دم که زنند عاشقانت

8. بی یاد تو در دهن شود نیش

9. درویش که لاف معرفت زد

10. از عجز نبود آن سخن پیش

11. در هر دو جهان ز خجلت تو

12. زآن است سیاه‌روی درویش

13. چون فقر سرای عاشقان است

14. عاشق شو و از وجود مندیش

15. در عشق وجودت ار عدم شد

16. دولت نبود تو را ازین بیش

17. عطار ز عشق او فنا شو

18. تا باز رهی ازین دل ریش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
* ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
شعر کامل
حافظ
* کهربا رنگ آمد اندر بیشهٔ قهرت بقم
* ارغوان رنگ آمد اندر باغ انصافت زریر
شعر کامل
انوری
* خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
* طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
شعر کامل
سعدی