عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 45

1. لعل گلرنگت شکربار آمدست

2. قسم من زان گل همه خار آمدست

3. گو لبت بر من جهان بفروش ازانک

4. صد جهان جانش خریدار آمدست

5. پاره دل زانم که در دل دوختن

6. نرگس تو پاره‌ای کار آمدست

7. دل نمی‌بینم مگر چون هر دلی

8. در خم زلفت گرفتار آمدست

9. پستهٔ شورت نمک دارد بسی

10. زین سبب گویی جگر خوار آمدست

11. نی خطا گفتم ز شیرینی که هست

12. پستهٔ شورت شکربار آمدست

13. چشمهٔ نور است روی او ولیک

14. آن دو لب یک دانه نار آمدست

15. زان شکر لب شور در عالم فتاد

16. کان شکر لب تلخ گفتار آمدست

17. چشمه نوشش که چشم سوز نیست

18. درج لعل در شهوار آمدست

19. عاشقا روی چو ماه او نگر

20. کافتابش عاشق زار آمدست

21. دست بر سر پیش رویش آفتاب

22. پای کوبان ذره کردار آمدست

23. بر همه عالم ستم کردست او

24. با چنان رویی به بازار آمدست

25. آری آری روشن است این همچو روز

26. کان سیه گر چون ستمکار آمدست

27. خون جان ماست آن خون نی شفق

28. گر سوی مغرب پدیدار آمدست

29. آنچه در صد سال قسم خلق نیست

30. بی رخ او قسم عطار آمدست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روت بس زیباست نیلی هم بکش
* ضحکه باشد نیل بر روی حبش
شعر کامل
مولوی
* ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم
* کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم
شعر کامل
سعدی
* خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد
* سر مویی به غلط در همه اندامم نیست
شعر کامل
سعدی