عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 510

1. تا چشم باز کردم نور رخ تو دیدم

2. تا گوش برگشادم آواز تو شنیدم

3. چندان که فکر کردم چندان که ذکر گفتم

4. چندان که ره سپردم بیرون ز تو ندیدم

5. تا کی به فرق پویم جمله تویی چگویم

6. چون با منی چه جویم اکنون بیارمیدم

7. عمری به سر دویدم گفتم مگر رسیدم

8. با دست هرچه دیدم جز باد می‌ندیدم

9. فریاد من از آن است کاندر پس درم من

10. دربسته ماند بر من وز دست شد کلیدم

11. عطار را به کلی از خویشتن فنا کن

12. چون در فنای عشقت ذوق بقا چشیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیلوفر ریاض ریاضت رخ من است
* از سیلی که می‌خورم از دست روزگار
شعر کامل
محتشم کاشانی
* وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل
* چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد
شعر کامل
سعدی
* بی‌دلان را نرگس گویای تو خاموش کرد
* عاشقان را کرد گویا پستهٔ خاموش تو
شعر کامل
سنایی