عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 55

1. زان پیش که بودها نبودست

2. بود تو ز ما جدا نبودست

3. چون بود تو بود بود ما بود

4. کی بود که بود ما نبودست

5. گر بود تو بود بود ما نی

6. موقوف تو بد چرا نبودست

7. ما بر در تو چو خاک بودیم

8. نه آب و نه گل هوا نبودست

9. در صدر محبتت نشاندیم

10. زان پیش که حرف لا نبودست

11. دریای تو جوش سر برآورد

12. پر شد همه جا و جا نبودست

13. عطار ضعیف را دل ریش

14. جز درد تو به دوا نبودست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب شیرین دهنان نیست که خون می‌ریزند
* جرم صاحب نظرانست که دل می‌بندند
شعر کامل
سعدی
* حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مریز
* حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم
شعر کامل
حافظ
* می‌شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
* بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود
شعر کامل
حافظ