عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 553

1. کجا بودم کجا رفتم کجاام من نمی‌دانم

2. به تاریکی در افتادم ره روشن نمی‌دانم

3. ندارم من درین حیرت به شرح حال خود حاجت

4. که او داند که من چونم اگرچه من نمی‌دانم

5. چو من گم گشته‌ام از خود چه جویم باز جان و تن

6. که گنج جان نمی‌بینم طلسم تن نمی‌دانم

7. چگونه دم توانم زد درین دریای بی پایان

8. که درد عاشقان آنجا بجز شیون نمی‌دانم

9. برون پرده گر مویی کنی اثبات شرک افتد

10. که من در پرده جز نامی ز مرد و زن نمی‌دانم

11. در آن خرمن که جان من در آنجا خوشه می‌چیند

12. همه عالم و مافیها به نیم ارزن نمی‌دانم

13. از آنم سوخته خرمن که من عمری درین صحرا

14. اگرچه خوشه می‌چینم ره خرمن نمی‌دانم

15. چو از هر دو جهان خود را نخواهم مسکنی هرگز

16. سزای درد این مسکین یکی مسکن نمی‌دانم

17. چو آن گلشن که می‌جویم نخواهد یافت هرگز کس

18. ره عطار را زین غم بجز گلخن نمی‌دانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در گلستان ارم دوش چو از لطف هوا
* زلف سنبل به نسیم سحری می‌آشفت
شعر کامل
حافظ
* ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
* که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
شعر کامل
حافظ
* با صبح بگویید که بیوقت مزن دم
* امشب شب وصل است نگه دار نفس را
شعر کامل
کمال خجندی