عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 649

1. عشق چیست از خویش بیرون آمدن

2. غرقه در دریای پر خون آمدن

3. گر بدین دریا فرو خواهی شدن

4. نیست هرگز روی بیرون آمدن

5. ور سر کم کاستی دارای در آی

6. زانکه اینجا نیست افزون آمدن

7. لازمت باشد اگر عاشق شوی

8. ترک کردن عقل و مجنون آمدن

9. از ازل آزاد گشتن وز ابد

10. محرم سر هم اکنون آمدن

11. چون توان بودن به صورت بارکش

12. پس به معنی فوق گردون آمدن

13. سر بریده راه رفتن چون قلم

14. پا و سر افکنده چون نون آمدن

15. سرنگون رفتن درین دریای ژرف

16. پس نهان چون در مکنون آمدن

17. چون دهم شرحت همی گم بودگی است

18. محرم این بحر بیچون آمدن

19. تا ابد یکرنگ بودن با فنا

20. نی همی هردم دگرگون آمدن

21. چیست ای عطار کفر راه عشق

22. سست دین از همت دون آمدن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین است رسم سرای فریب
* گهی در فراز و گهی در نشیب
شعر کامل
فردوسی
* گر همه خانه کعبه است، که تعمیر مکن
* تا توان کرد عمارت دل ویرانی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* زبان بسته به مدح محمد آرد نطق
* که نخل خشک پی مریم آورد خرما
شعر کامل
خاقانی