عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 660

1. باز آمده‌ای از آن جهانم من

2. پیدا شده‌ای از آن نهانم من

3. کار من و حال من چه می‌پرسی

4. کین می‌دانم که می ندانم من

5. هرچند که در جهان نیم لیکن

6. سرگشته‌تر از همه جهانم من

7. در هر نفسی هزار عالم را

8. از پس کنم و به یک مکانم من

9. هر دم که نهان طلب کنم خود را

10. چه سود که آن زمان عیانم من

11. وآن دم که عیان نشان خود خواهم

12. آن لحظه بدان که بی‌نشانم من

13. وان دم که نهان خود عیان جویم

14. از هر دو گذشته آن زمانم من

15. من اینم و آنم و به هم هردو

16. فی‌الجمله نه اینم و نه آنم من

17. زان راز که سر جان عطار است

18. گفتن سخنی نمی‌توانم من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کاش کی می‌ریخت از بهر سرشک دیده‌ام
* دست معمار قضا طرح زمین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی
* مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش
* فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
شعر کامل
حافظ
* یا رب به وقت گل گنه بنده عفو کن
* وین ماجرا به سرو لب جویبار بخش
شعر کامل
حافظ