عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 708

1. ای آتش سودای تو دود از جهان انگیخته

2. صد سیل خونین عشق تو از چشم جان انگیخته

3. ای کار دل ناساخته ناگاه بر دل تاخته

4. برقع ز روی انداخته وز دل فغان انگیخته

5. تو همچو مست سرکشی افکنده در جان مفرشی

6. سلطان عشقت آتشی اندر جهان انگیخته

7. گه دام زلف انداخته گه تیغ مژگان آخته

8. صد حیله زین بر ساخته صد فتنه زان انگیخته

9. اندیشهٔ تو هر نفس بگرفته دل را پیش و پس

10. بس مرغ جان را زین هوس از آشیان انگیخته

11. عطار اندر ذکر خود وز نکته‌های بکر خود

12. گرد سمند فکر خود، از آسمان انگیخته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یعقوب اگر چاه زنخدان تو بیند
* بی خود فکند یوسف خود را به چه تو
شعر کامل
فروغی بسطامی
* همان بهتر که لیلی در بیابان جلوه گر باشد
* ندارد تنگنای شهر، تاب حسن صحرایی
شعر کامل
صائب تبریزی
* به میوه کام جهان چون نمی کنی شیرین
* چو سرو و بید به هر حال سایه گستر باش
شعر کامل
صائب تبریزی