عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 712

1. ای روی همچو ماهت یک پرده بر گرفته

2. جان های بی قراران فریاد در گرفته

3. در پیش نور رویت پیران شست ساله

4. با صد هزار خجلت ایمان ز سر گرفته

5. عشقت به دلربایی بگشاده دست بر ما

6. ناگاه جان و دل را بس بی خبر گرفته

7. دل هر دم از فراقت داغی دگر کشیده

8. جان هر دم از کمالت راهی دگر گرفته

9. از بس که رهزنانند اندر رهت ز غیرت

10. هر ذره ذرهٔ تو صد راه بر گرفته

11. چون آفتاب رویت بر جان فکند پرتو

12. عشقت به جان رسیده دل را به‌در گرفته

13. عشق تو چون همایی پر بر کشیده از هم

14. جان‌های عاشقان را در زیر پر گرفته

15. مستان عشق هر شب همچون صبوح خیزان

16. بر آرزوی رویت راه سحر گرفته

17. آنجا که حسن رویت بوی نمک نموده

18. صحرای هر دو عالم خون جگر گرفته

19. عطار در غم تو شادی هر دو عالم

20. هم از نظر فکنده هم مختصر گرفته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر گرفتار که در بند تو می‌نالد زار
* می‌برد حسرت صیدی که گرفتارتر است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
* مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
شعر کامل
سعدی
* شب تنهاییم در قصد جان بود
* خیالش لطف‌های بی‌کران کرد
شعر کامل
حافظ