عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 714

1. ساقیا گر پخته‌ای می خام ده

2. جان بی آرام را آرام ده

3. خیزو بزمی در صبوحی راست کن

4. یک صراحی باده ما را وام ده

5. صبح پیدا گشت و شب اندر شکست

6. خفتگان مست را دشنام ده

7. چون بخواهی ریخت همچون گل ز بار

8. بار کم کش بادهٔ گلفام ده

9. همچو گل شو بادهٔ گلفام نوش

10. همچو بلبل سوی گل پیغام ده

11. داد خود بستان که ایام گل است

12. یا نه خوش خوش داد این ایام ده

13. گر سراسر نیست دردی در فکن

14. نیم مستان را پیاپی جام ده

15. چون اجل دامی گلوگیر آمده است

16. چون درآید وقت تن در دام ده

17. خاطر عطار سودا می‌پزد

18. سوخت از غم هین شرابش خام ده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* داد در ایام خامی میوه خود را به باد
* نخل پرباری که از دیوار بستان سر کشید
شعر کامل
صائب تبریزی
* فتنه برانگیخت دل خون شهان ریخت دل
* با همه آمیخت دل گر چه جدا می‌رود
شعر کامل
مولوی
* سرو سهی که هست شب و روز در قیام
* چون قامتت بدید بر او فرض شد نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی