غزل شمارهٔ 728
1. ای پای دل ز عشق تو در گل بمانده
2. از دیده دور گشته و در دل بمانده
3. جانا عجب بماندهام از خود که روز و شب
4. تو با منی و من ز تو غافل بمانده
5. کاری است پر عجایب و پوشیده کار تو
6. باری است اوفتاده و مشکل بمانده
7. دری نهفتهای تو به دریای عشق در
8. ما از نهیب موج به ساحل بمانده
9. جانها ز یک شراب الست تو تا به حشر
10. مست اوفتاده بر سر و در گل بمانده
11. از یک شراب عشق تو بر لوح جان ما
12. نه نقش حق نه صورت باطل بمانده
13. مردان پاکرو ز درازی راه تو
14. بی زاد و توشه بر سر منزل بمانده
15. سرگشتکان کوی تو را در عتاب تو
16. واحسرتا ز عشق تو حاصل بمانده
17. خاک سگان کوی تو عطار تا ابد
18. در شرح راه عشق تو مقبل بمانده
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده