عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 750

1. درآمد از در دل چون خرابی

2. ز می بر آتش جانم زد آبی

3. شرابم داد و گفتا نوش و خاموش

4. کزین خوشتر نخوردستی شرابی

5. چو جان نوشید جام جان فزایش

6. میان جان برآمد آفتابی

7. اگرچه خامشی فرمود لیکن

8. دلم با خامشی ناورد تابی

9. فغان دربست تا آن شمع جان‌ها

10. برافکند از جمال خود نقابی

11. چو جانم روی یار خوش‌نمک دید

12. ز دل خوش بر نمک می‌زد کبابی

13. همی ناگاه در جان من افتاد

14. عجب شوری عجایب اضطرابی

15. جهان از خود همی پر دید و خود نه

16. من این ناخوانده‌ام در هیچ بابی

17. درین منزل فروماندیم جمله

18. که دارد مشکل ما را جوابی

19. برو عطار و دم درکش کزین سوز

20. چو آتش در دلم افتاد تابی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا که سرانگشت تاک کرد خزان فندقی
* کرد چمن پرنگار پنجهٔ دست چنار
شعر کامل
خاقانی
* ریشه نخل کهنسال از جوان افزون ترست
* بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
* که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
شعر کامل
سعدی