لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطار_الهی نامهبخش هفدهم
شمارهٔ 1-المقالة السابع عشر : پسر گفتش بر محبوب و معیوب
شمارهٔ 2-جواب پدر : پدر گفتش عزیزا چند گوئی
شمارهٔ 3-(1) حکایت گوسفندان و قصّاب : چنین گفت آن امیر دردمندان
شمارهٔ 4-(2) حکایت باز با مرغ خانگی : ز مرغ خانگی بازی برآشفت
شمارهٔ 5-(3) حکایت آن بیننده که از احوال مردگان خبر می‬داد : یکی بینندهٔ معروف بودی
شمارهٔ 6-(4) حکایت جواب آن شوریده حال در کار جهان : یکی پرسید آن شوریده جان را
شمارهٔ 7-(5) حکایت سؤال کردن آن مرد دیوانه از کار حق تعالی : یکی پرسید ازان دیوانه ساری
شمارهٔ 8-(6) حکایت جهاز فاطمه رضی الله عنها : اُسامه گفت سیّد داد فرمان
شمارهٔ 9-(7) حکایت آن پیر که دختر جوان خواست : مگر پیری یکی دختر جوان خواست
شمارهٔ 10-(8) حکایت آن درویش با ابوبکر ورّاق : شبی در خواب دید آن مردِ مشتاق
شمارهٔ 11-(9) حکایت آن پیر که خواست که او را میان دو گورستان دفن کنند : چو بود آن شیخ سالی شصت هفتاد
شمارهٔ 12-(10) حکایت سفیان ثوری رحمه الله : مگر سُفیان ثوری چون جوان بود
شمارهٔ 13-(11) حکایت مسلمان شدن یهودی وحال او : یکی پیر معمّر بود در شام

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* خمار آلوده ام، سود و زیان خود نمی دانم
* به یک پیمانه سودا می کنم دنیی و عقبی را
شعر کامل
صائب تبریزی
* خیز تا در تو یک نظاره کنند
* هم کف و هم ترنج پاره کنند
شعر کامل
نظامی
* چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
* لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
شعر کامل
حافظ