عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان (فهرست)

شمارهٔ 47-حکایت پیرزنی که از شیخ مهنه دعای خوشدلی خواست

1. گفت شیخ مهنه را آن پیرزن

2. دلخوشی را هین دعایی ده به من

3. می‌کشیدم بی‌مرادی پیش ازین

4. می‌نیارم تاب اکنون بیش ازین

5. گر دعای خوش دلی آموزیم

6. بی‌شک آن وردی بود هر روزیم

7. شیخ گفتش مدتی شد روزگار

8. تا گرفتم من پس زانو حصار

9. اینچ می‌خواهی، بسی بشتافتم

10. ذره‌ای نه دیدم و نه یافتم

11. تا دوا ناید پدید این درد را

12. خوش دلی کی روی باشد مرد را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاقلان خوشه چین از سر لیلی غافلند
* این کرامت نیست جز مجنون خرمن سوز را
شعر کامل
سعدی
* صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
* من چه دانستم که خواهد پنبه گوشم شدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
* مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی
شعر کامل
سعدی