عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان (فهرست)

شمارهٔ 61-سخن دیوانه‌ای دربارهٔ عالم

1. نیم شب دیوانه‌ای خوش می‌گریست

2. گفت این عالم بگویم من که چیست

3. حقه‌ای سر برنهاده، ما درو

4. می‌پزیم از جهل خود سودا درو

5. چون سراین حقه برگیرد اجل

6. هر که پر دارد بپرد تا ازل

7. وانک او بی پر بود، در صد بلا

8. در میان حقه ماند مبتلا

9. مرغ همت را به معنی بال ده

10. عقل را دل بخش و جان را حال ده

11. پیش از آن کز حقه برگیرند سر

12. مرغ ره گرد و برآور بال و پر

13. یا نه، بال و پر بسوز و خویش هم

14. تا تو باشی از همه در پیش هم

15. دیگری گفتش که انصاف و وفا

16. چون بود در حضرت آن پادشا

17. حق تعالی داد انصافم بسی

18. بی‌وفایی هم نکردم با کسی

19. در کسی چون جمع آمد این صفت

20. رتبت او چون بود در معرفت

21. گفت انصافست سلطان نجات

22. هر که منصف شد برست از ترهات

23. از تو گر انصاف آید در وجود

24. به ز عمری در رکوع و در سجود

25. خود فتوت نیست در هر دو جهان

26. برتر از انصاف دادن در نهان

27. وانک او انصاف بدهد آشکار

28. از ریا کم خالی افتد، یاد دار

29. نستدند انصاف، مردان از کسی

30. لیک خود می‌داده‌اند الحق بسی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آدمی مخفیست در زیر زبان
* این زبان پرده‌ست بر درگاه جان
شعر کامل
مولوی
* همه عمر با حریفان بنشستمی و خوبان
* تو بخاستی و نقشت بنشست در ضمیرم
شعر کامل
سعدی
* سرو جوان با همه آزادگی
* پیر غلام قد دل جوی توست
شعر کامل
محتشم کاشانی