عطار_مختارنامهباب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن (فهرست)

شمارهٔ 24

1. دردا که دلم به هیچ درمان نرسید

2. جانش به لب آمد و به جانان نرسید

3. در بی خبری عمر به پایان آمد

4. و افسانهٔ عشق او به پایان نرسید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر سر کوی تو غوغای قیامت می بود
* گر شکست دل عشاق صدایی می داشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن
* ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد
شعر کامل
حافظ
* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی