عطار_مختارنامهباب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق (فهرست)

شمارهٔ 6

1. دوش آمد و گفت: «در درون ما را باش

2. در خاک نشین و غرقِ خون ما را باش»

3. بر من میزد تاکه ز من هیچ نماند

4. چون هیچ شدم گفت: «کنون ما را باش!»


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ قفلی نیست نگشاید به آه نیمشب
* مانده ای در عقده دل اینقدر حیران چرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* کدامین آتشین رخسار بزم افروز عالم شد؟
* که خون زاهدان خشک، جوش ارغوان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
* تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
شعر کامل
حافظ