عطار_مختارنامهباب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد (فهرست)

شمارهٔ 43

1. با گل گفتم که داد بستان و برو

2. آب رخ خود خواه ز باران و برو

3. گل گفت که برمن ابر از آن میگرید

4. یعنی که بشوی دست از جان و برو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پرتو حسن ازل افتاده بر دیوار و در
* دیو چون یوسف در اینجا محو دیدار خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
* بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* در ماهتاب دوش خرامان همی شدی
* ماهت بدید و چادر شب پیش رو گرفت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی