عطار_مختارنامهباب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد (فهرست)

شمارهٔ 72

1. گفتم:‌شمعا! چون همه شب در کاری

2. از گرمی کار و بار برگی داری

3. گفتا که درین سوختن و دشواری

4. اشکم بارست و آتشم سرباری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ
* که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* دلی خزینه گوهر شود که چون دریا
* هزار مهر ز گرداب بر دهن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی