عطار_مختارنامهباب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع (فهرست)

شمارهٔ 44

1. شمع آمد و گفت: بیسرم باید مُرد

2. هر لحظه به سوز دیگرم باید مُرد

3. چون مردهٔ یادم ز سرم باید زیست

4. چون زندهٔ بیخواب و خورم باید مرُد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست
* نافه مشکست کاندر جیب نسرین کرده‌اند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ز سوسن بشنو ای ریحان که سوسن صد زبان دارد
* به دشت آب و گل بنگر که پرنقش و نگار آمد
شعر کامل
مولوی
* سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
* لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست
شعر کامل
سعدی