عطار_مصیبت نامهبخش چهارم (فهرست)

شمارهٔ 3-الحكایة و التمثیل

1. بر سر گوری مگر بهلول خفت

2. همچنان خفته از آنجا مینرفت

3. آن یکی گفتش که برخیز ای پسر

4. چند خواهی خفت اینجا بی خبر

5. گفت بهلولش که من آنگه روم

6. کاین همه سوگند از وی بشنوم

7. گفت چه سوگند با من باز گوی

8. گفت شد این مرده با من راز گوی

9. میخورد سوگند و میگوید براز

10. من نخواهم کرد خاک از خویش باز

11. تا همه خلق جهان را تن به تن

12. در نخوابانم بخون چون خویشتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم و لب پیش من آور چو رسد باده به من
* تا بود نقل مرا شکر و بادامی چند
شعر کامل
عبید زاکانی
* باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
* بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
شعر کامل
حافظ
* هرانکس که دارد روانش خرد
* سر مایهٔ کارها بنگرد
شعر کامل
فردوسی