لینک اشتراک گذاری
کپی شد
بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1111

1. ز دنیا چه‌گیرد اگر مردگیرد

2. مگر دامن همت فردگیرد

3. خجل می‌روم از زیانگاه هستی

4. عدم تا چه از من ره‌آوردگیرد

5. عرق دارد آیینه از شرم رنگم

6. بگو تا گلاب از گل زرد گیرد

7. تن‌آسان اقبال بخت سیاهم

8. حیا بایدم سایه‌ پرورد گیرد

9. عبث لطمه‌فرسای موت و حیاتم

10. فلک تاکی‌ام مهرهٔ نردگیرد

11. شب قانعان از سحر می‌هراسد

12. مبادا سواد وفا گرد گیرد

13. به خاکم فرو برد امدادگردون

14. کم ازپاست دستی‌که نامردگیرد

15. ز بس یأس در هم شکسته‌ست رنگم

16. گر آیینه‌گیرم دلم دردگیرد

17. ازبن باغ عبرت نجوشید بیدل

18. دماغی ‌که بوی دل سرد گیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* ضرورتست که پیش تو پنجه نگشایم
* مرا که قوت بازوی زورمند تو نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر مرگ دادست بیداد چیست
* ز داد این همه بانگ و فریاد چیست
شعر کامل
فردوسی
* مردم کوته نظر در انتظار محشرند
* دیده روشندلان آیینه محشر بود
شعر کامل
صائب تبریزی