بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1723

1. خودسری‌گرد دل تنگ نگردد هرگز

2. غنچه تا وانشود رنگ نگردد هرگز

3. سرمهٔ چشم ادب‌پرور جمعیت ماست

4. ساز ما خفت آهنگ نگردد هرگز

5. بی‌سخن عذر ضعیفی همه جا مقبول است

6. سعی رنج قدم لنگ نگردد هرگز

7. سایه خفت‌کش اندیشهٔ پامالی نیست

8. خاکساری سبب ننگ نگردد هرگز

9. ترک هستی کن اگر صافی دل می‌خواهی

10. از نفس‌، آینه بیرنگ نگردد هرگز

11. دور وهمی‌ست‌که بر جام سپهر افتاده‌ست

12. بی‌تکلف سر بی‌ننگ نگردد هرگز

13. هرکه دارد تپشی در جگر از شعلهٔ عشق

14. گر همه سنگ شود دنگ نگردد هرگز

15. پستی طبع‌که چون آبلهٔ پا ازلی‌ست

16. گر تناسخ زند اورنگ نگردد هرگز

17. فکر روزی‌ست‌که پرمی‌کشد از مغز وقار

18. آسیا تا نشود سنگ نگردد هرگز

19. کلفت هر دو جهان درگره حسرت ماست

20. دل اگر جمع شود تنگ نگردد هرگز

21. بیدل از طورکلامت همه حیرت‌زده‌ایم

22. در بهاری‌که تویی رنگ نگردد هرگز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن که صد نامۀ ما خواند و جوابی ننوشت
* سطری از غیر نیامد که کتابی ننوشت
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* هست بی صورت جناب قدس عشق
* لیک در هر صورتی خود را نمود
شعر کامل
جامی
* او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
* دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود
شعر کامل
سعدی