بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1743

1. بی‌پردگی ‌کسوت هستی ز حیا پرس

2. این جامه حریر است ز عریانی ما پرس

3. آه است سراغ نم اشکی ‌که نداریم

4. چون‌ گم شود آیینهٔ شبنم ز هوا پرس

5. اسرار وفا منحصر کام و زبان نیست

6. چون سبحه ز هر عضو من این نکته جدا پرس

7. از مجمل هر چیز عیان است مفصل

8. کیفیت ابرام هم از دست دعا پرس

9. مستقبل امید دو عالم همه ماضی است

10. این مسئله بر هرکه رسی رو به قفا پرس

11. عالم همه آوارهٔ پرواز خیال است

12. سرمنزل این قافله از بانگ درا پرس

13. جز تجربهٔ سنگ محک عیب و هنر نیست

14. رمز کرم و خسّت مردم ز گدا پرس

15. ای همت دونان سبب حاصل ‌کامت

16. تدبیر گشاد گره از ناخن ما پرس

17. واماندگی از شش جهت آغوش گشوده‌ست

18. راهی‌ که به جایی نرسد از همه جا پرس

19. در گرد تک و پوی سلف ناله جنون داشت

20. دل ‌گفت سراغ همه بی‌صوت و صدا پرس

21. بیدل به هوس طالب عنقا نتوان شد

22. تا گم شدن از خویش ره خانهٔ ما پرس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم ظاهر اگر رخصت تماشا نیست
* نبسته است کسی شاهراه دلها را
شعر کامل
صائب تبریزی
* گوشی که هیچ نشنید فریاد پادشاهان
* خواهد کجا شنیدن داد دل گدا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بنفشه پیش نیلوفر درآمد که مبارک باد
* که زردی رفت و خشکی رفت و عمر پایدار آمد
شعر کامل
مولوی