بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 215

1. با سحر ربطی ندارد شام ما

2. فارغ است از صاف‌، درد جام ما

3. دل به طوف خاک‌کویی بسته‌ایم

4. تکمه دارد جامهٔ احرام ما

5. گربه امشب حسرت روی‌که داشت

6. روغن‌گل بخت از بادام ما

7. از امل دل را مسخرکرده‌ایم

8. پخته می‌جوشد خیال خام ما

9. در حق انصاف ابنای زمان

10. داد تحسین می‌دهد دشنام ما

11. بر حریفان از خموشی غالبیم

12. گر نباشد بحث ما الزام ما

13. زین چمن‌تصویرصبحی‌گل نکرد

14. بی‌نفس‌تر از هوای بام ما

15. درخور رزق مقدر زنده‌ایم

16. ریشهٔ این دانه دارد دام ما

17. فقرما را شهرة آفاق‌کرد

18. کوس زد در بی‌نگینی نام ما

19. برنمی‌آید ز تشویش‌کسوف

20. آفتاب‌کشور ایام ما

21. نور معنی از تضع باختیم

22. خانه تاریک است ازگلجام ما

23. غیر رم درکاروان برق نیست

24. یک خط است آغاز تا انجام ما

25. نامه بر بال تحیر بسته‌ایم

26. برکه خواند بیکسی پیغام ما

27. تا فلک باز است درهای قبول

28. آه از بی‌صبری ابرام ما

29. هر طرف چون اشک بیدل می‌دویم

30. تا کجا بی‌لغزش افتدگام ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا به‌سان چهرهٔ خوبان و روی عاشقان
* سرخ باشد ارغوان و زرد باشد شنبلید
شعر کامل
امیر معزی
* گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم
* اول کسی که لاف محبت زند منم
شعر کامل
سعدی
* بلعجب دردی است درد عشق جانان کاندرو
* دردم افزون می‌شود چندان که درمان می‌کنم
شعر کامل
عطار