بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2357

1. درکارگاه تحقیق غیر از عدم نبودیم

2. امروز از تو باغیم دی خاک هم نبودیم

3. از ما چه خواهد انصاف جز عرض بی‌نشانی

4. آیینهٔ سکندر یاجام جم نبودیم

5. نی دیرجای ما شد نی‌کعبه متکا شد

6. در هرکجا رسیدیم ثابت قدم نبودیم

7. همت چه سر فرازد اندیشه بر چه نازد

8. اینجا صمد نگشتیم آنجا صنم نبودیم

9. پرواز تاکجاها شهرت طرازد از ما

10. در آشیان عنقا طبل و علم نبودیم

11. شایستهٔ هنر را کس از وطن نراند

12. در ملک نیستی هم پر محتشم نبودیم

13. در عرصهٔ تخیل‌ گرد حدوث تا کی

14. ای غافل اینقدرها ننگ قدم نبو‌دیم

15. اکنون به قدر امواج باید قلم به خون زد

16. تا چشمه درنظربود عبرت رقم نبودیم

17. نام طلوع خورشید شهرت نمای صبحست

18. تا او نکرد شوخی ما متهم نبودیم

19. ناقدردانی از ما پوشید چشم یاران

20. هر چند خاک بودیم از سرمه‌ کم نبودیم

21. تا در خیال جاکرد تمییز آب وگوهر

22. بیدل من و تو گویا هرگز به هم نبودیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشق از بار لباس عاریت آسوده است
* بید مجنون را کلاه و جامه از موی خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرانکس که دارد روانش خرد
* سر مایهٔ کارها بنگرد
شعر کامل
فردوسی
* عجب از عقل کسانی که مرا پند دهند
* برو ای خواجه که عاشق نبود پندپذیر
شعر کامل
سعدی