بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2412

1. ای حاجتت دلیل به ادبار زیستن

2. عزت‌ کجاست تا نتوان خوار زیستن

3. اندیشه‌ای که در چه خیال اوفتاده‌ای

4. مجبور مرگ و دعوی مختار زیستن

5. تاکی زخلق پرده به رو افکنی چو خضر

6. مردن به از خجالت بسیار زیستن

7. در بارگاه یأس ادب اختراع ماست

8. بیخوابی و به سایهٔ دیوار زیستن

9. غفلت زداست پرتو اندیشهٔ کریم

10. حیفست یاد عهد و گنهکار زیستن

11. گل اگر گرد رکاب تو نشد معذور است

12. چکند پا به حنایی که ندارد رفتن

13. الفت آه مسقیم در دل ساخت مرا

14. دارد این خانه هوایی که ندارد رفتن

15. بیدل آن‌کیست‌که با سیل خرامش امروز

16. همچو دل نیست بنایی ‌که ندارد رفتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آتشی بویی ز دلجویی نمی آید ز تو
* چشمه ام کاری به جز زاری نمی آید ز من
شعر کامل
رهی معیری
* از صحبت مردم دل ناشاد گریزد
* چون آهوی وحشی که ز صیاد گریزد
شعر کامل
رهی معیری
* اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
* تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی