بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 247

1. می‌خورد خون نفس اندر دل غم پیشهٔ ما

2. جوهرتیغ بود خارو خس بیشهٔ ما

3. بس که چون شمع به غم نشوونما یافته‌ایم

4. شعله را موج طراوت شمرد ریشهٔ ما

5. سختی دهر ز صبر دل ما زنهاری‌ست

6. آب شد طاقت سنگ ازجگر شیشهٔ ما

7. قد خم‌گشه همان ناخن فرهاد غم است

8. سعی بیجاست به جز جان‌کنی ازتیشهٔ ما

9. شغل رسوایی و مستوری احوال بلاست

10. کاش آرایش بازار دهد پیشهٔ ما

11. شور زنجیر جنون از نفس ما پیداست

12. نکهت زلف‌که پیچیده بر اندیشهٔ ما

13. چشم امید نداریم زکشت دگران

14. دل ما دانهٔ ما، نالهٔ ما، ریشهٔ ما

15. خامشیها سبق مکتب بیتابی نیست

16. یک قلم ناله بود مشق نی پیشهٔ ما

17. نشئهٔ مشرب بیرنگی ازآن صافترست

18. که شود موج پری درّد ته شیشهٔ ما

19. بیدل از فطرت ما قصر معانی‌ست بلند

20. پایه دارد سخن ازکرسی اندیشهٔ ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دانه‌ای بیچاره بودم زیر خاک
* دانه را دردانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* با کمال احتیاج از خلق استغنا خوش است
* با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* آسیای فلک از آب مروت خالی است
* تا دلت چاک چو گندم نشود نان مطلب
شعر کامل
صائب تبریزی