غزل شمارهٔ 2635
1. این چه طاووسی نازست که اندوختهای؟
2. پای تا سر همه چشمی و به خود دوختهای
3. برق نیرنگ به این جلوه قیامت دارد
4. شعله در پردهٔ سنگ است و جهان سوختهای
5. رونق چار سوی دهر ز کالای دلست
6. کو دکانی که تو این آینه نفروختهای
7. صوف و اطلس به نظر تار تحیر دارد
8. پنبهای چند که بر دلق گدا دوختهای
9. فطرت آب است ز اظهار کمالی که تراست
10. صنعت شیشهگران عرق آموختهای
11. آتش منفعل روز زمینگیر حیاست
12. لاله گل کرد چراغی که تو افروختهای
13. بیدل اندیشهٔ طور و شجر ایمن چند
14. آتشی نیست درین جا تو نفس سوختهای
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده