غزل شمارهٔ 266
1. ای مردهٔ تکلف از کیف و کم برون آ
2. گاهی به رغم دانش، دیوانه هم برون آ
3. تا ازگلت جز ایثار رنگی دگر نخندد
4. سرتا قدم چو خورشید دستکرم برون آ
5. تنزیه بینیاز است از انقلاب تشبیه
6. گو برهمن دو روزی محو صنم برون آ
7. صدشمعازین شبستاندرخود زدآتش ورفت
8. ای خار پای همت زینسان تو هم برونآ
9. در عرصهٔ تعین بیراستی ظفر نیست
10. هرجا به جلوه آیی با این علم برون آ
11. شمع بساط غیرت مپسند داغ خفت
12. سربازی آنقدر نیست ثابتقدم برون آ
13. چوناشکچشم حیران بشکنقدم بهدامان
14. تا آبرو نریزی از خانهکم برون آ
15. شرم غروراعمال آبی نزد به رویت
16. ای انفعالکوثر یک جبهه نم برون آ
17. بار خیال اسباب برگردن حیا بند
18. تا دوش خم نبینی مژگان به خم برون آ
19. اثباتشخصفطرت بینفیوهمسهلاست
20. چون خامه چیزی ازخود باهر رقمبرون آ
21. بیدل زقید هستی سهل است بازجستن
22. گر مردی اختیاری رو از عدم برون آ
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده