غزل شمارهٔ 358
1. علمیکه خلق یافته بیچونش انتخاب
2. کردهست نارسیده به مضمونش انتخاب
3. آنجاکه شمع ما به تأمل دماغ سوخت
4. شد داغ دل ز مصرع موزونش انتخاب
5. مکتوب ما ز نقطه و خط سخت ساده ست
6. خوش باش اگر بود دل محزونش انتخاب
7. آه ازکسیکه منکر درد محبت است
8. اینجا همین دلست وکف خونش انتخاب
9. بر هر خطیکه جادوی عشقش نفس دمید
10. جز صید دل نبود به افسونش انتخاب
11. انجامگیر و دار من و ما فسردگیست
12. گوهر نمودهاند ز جیحونش انتخاب
13. یارب چراغ خلوت لیلی عیان شود
14. داغی که دارم از دل مجنونش انتخاب
15. راز درون آینه بر در نشسته است
16. باید چو حلقه کرد ز بیرونش انتخاب
17. آن چشمتا به متن حقیقت نظرکنیم
18. صادیستکرده هیاتگردونش انتخاب
19. بیدل بهکنج زانوی فکرتو خفته است
20. آن سرکه داشت جیب فلاطونش انتخاب
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده