بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 397

1. آیینهٔ دل داغ جلا ماند و نفس سوخت

2. فریادکه روشن‌نشد این آتش و خس سوخت

3. واداشت ز آزادی‌ام الفتکدهٔ جسم

4. پرواز من زگرمی آغوش قفس سوخت

5. آهنگ رحیل از دو جهان دود برآورد

6. این قافله را شعلهٔ آواز جرس سوخت

7. سرمایه در اندیشهٔ اسباب تلف شد

8. آه از نفسی چندکه در شغل هوس سوخت

9. از پستی همت نرسیدیم به عنقا

10. پرواز بلندی به ته بال مگس سوخت

11. گر خواب عدم بر دو جهان شام‌گمارد

12. دل‌نیست چراغی‌که توان بر سرکس سوخت

13. پا آبله‌کردیم دگر برگ طلب‌کو

14. بیدل عرق سعی درین پرده نفس‌سوخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* چون چاک نگردد دل شمشاد که آن زلف
* غیر از دل صد چاک به خود شانه نگیرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چرخ را آرامگاه عافیت پنداشتم
* آشیان کردم تصور ،خانه صیاد را
شعر کامل
صائب تبریزی