بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 500

1. خنده تنها نه همین برگل و سوسن تیغ است

2. صبح را هم نفس ازسینه‌کشیدن تیغ است

3. غنچه‌ای نیست‌که زخمی زتبسم نخورد

4. باخبر باش که انداز شکفتن تیغ است

5. در شب عیش دلیرانه مکش سر چون شمع

6. کاین سپررا ز سحر درته دامن تیغ است

7. مصرع تازه‌که از بحر خیالم موجی‌ست

8. د‌وست را آب‌حیات است وبه دشمن تیغ است

9. بی‌قدت سرو خدنگی‌ست به پهلوی چمن

10. به‌خطت سبزه همان برسرگلشن تیغ است

11. چون‌گل شمع به هر اشک سری باخته‌ایم

12. گریه هم بی‌تو برای سوخته خرمن تیغ است

13. تا به‌کی در غم تدبیر سلامت مردن

14. بیش از زخم همان زحمت جوشن تیغ است

15. چون سحر قطع تعلق زجهان آنهمه نیست

16. رنگ چینی‌که شکستیم به دامن تیغ است

17. مثل ما و فنا موج و حبابست اینجا

18. سر زتن نیست‌کسی راکه به‌گردن تیغ است

19. قاتل و ساز مروت نپسندی بیدل

20. مد احسان نفس‌، در نظر من تیغ است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کرا اسرار کار آموختند
* مهر کردند و دهانش دوختند
شعر کامل
مولوی
* گنج خواهی، در طلب رنجی ببر
* خرمنی می‌بایدت، تخمی بکار
شعر کامل
سعدی
* چون صدف هرکس که دندان بر سر دندان نهد
* سینه اش بی گفتگو گنجینه دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی