غزل شمارهٔ 51
1. مکن سراغ غبار زپا نشستهٔ ما را
2. رسیدهگیر به عنقا پر شکستهٔ ما را
3. گذشتهایم به پیری ز صیدگاه فضولی
4. بس است ناوک عبرت زهگسستهٔ ما را
5. فراهم آمدن رنگ و بو ثبات ندارد
6. به رشتهٔ رگگل بستهاند دستهٔ ما را
7. هوایگلشن فردوس در قفس بنشاند
8. خیال در پس زانوی دل نشستهٔ ما را
9. ز دام چرخ پس از مرگ همکجاست رهایی
10. حسابکیست به مجمر سند جستهٔ ما را
11. بهانهجوی خیالیم واعظ این چه جنون است
12. به حرف وصوت مسوزان دماغ خستهٔ ما را
13. مگیر خرده بهمضمون خون چکیدهٔبیدل
14. ستم فشار مکن زخم تازه بستهٔ ما را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده