ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 109

1. دل به ره باز نیامد به فسون وعّاظ

2. زان که چون خشم فسون خوان تواش نیست حفاظ

3. غمزه هر لحظه به خونریز دلم تیز مکن

4. قَد کَفانِی قَتَلتَنی زَمَراتِ الالحاظ

5. چشم خوش خواب تو شد راهزن بیداران

6. همچنان خواب خوشش باد و مبادش ایقاظ

7. گر تو نرمی کنی امروز و درشتی نکنی

8. لایضُرُّونک فی الحَشر شَدادُ و غَلاظ

9. شبه گر می طلبی بر سخن ابن حسام

10. اِنَّها خالیةُ عَن شُبهاتِ الاَلفاظ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
* هیچ بازار چنین گرم که بازار تو نیست
شعر کامل
سعدی
* امشب کمند زلف ترا تاب دیگری است
* ای فتنه در کمین دل و هوش کیستی؟
شعر کامل
رهی معیری
* حدیث مدعیان و خیال همکاران
* همان حکایت زردوز و بوریاباف است
شعر کامل
حافظ