غزل شمارهٔ 121
1. ایا ز تاب جمال تو آفتاب خجل
2. ز عطر سنبل زلف تو مشک ناب خجل
3. ز دانه های دهان تو در دهانه ی لعل
4. در اندرون صدف لؤلؤ خوشاب خجل
5. نقاب چهره برافکن که پرده دار چمن
6. ز شرم حسن تو مانده است در نقاب خجل
7. اگر ز عارض گلگون عرق بیفشانی
8. ز رنگ و بوی تو گردد گل و گلاب خجل
9. ز حسن خود ورقی می نگاشت گل در باغ
10. رخ تو دید و بماند اندر آن کتاب خجل
11. من از شراب خجالت نمی برم ساقی
12. بده که کس نشد از کرده ی صواب خجل
13. مقال ابن حسام ار به تربت حافظ
14. برند گردد ازین شعر همچو آب خجل
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده