غزل شمارهٔ 5
1. ای کعبه ی جان خاک سر گوی تو ما را
2. محراب دل اندر خم ابروی تو ما را
3. هر بار که پای از سر کوی تو کشم باز
4. پا بست کن باز سر موی تو ما را
5. در راه تو خون دل عشاق سبیل است
6. گو چشم تو خون ریز به یرغوی تو ما را
7. جز نقش تو در دیده خیالی که در آید
8. از سر ببرد نرگس جادوی تو ما را
9. در مملکت حسن ز هر وجه که خوبست
10. در چشم نیاید به جز از روی تو ما را
11. زا روی که از سلسله اهل جنونیم
12. زنجیر کند حلقه گیسوی تو ما را
13. افتاده چشم سیهت ابن حسام است
14. زان روز که افتاده نظر سوی تو ما را
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده