شمارهٔ 217-حلقه بستند سر تربت من نوحه کران
1. حلقه بستند سر تربت من نوحه کران
2. دلبران زهره وشان گل برنان سیم بران
3. در چمن قافلهٔ لاله و گل رخت گشود
4. از کجا آمده اند این همه خونین جگران
5. ایکه در مدرسه جوئی ادب و دانش و ذوق
6. نخرد باده کس از کارگه شیشه گران
7. خرد افزود مرا درس حکیمان فرنگ
8. سینه افروخت مرا صحبت صاحبنظران
9. بر کش آن نغمه که سرمایه آب و گل تست
10. ای ز خود رفته تهی شو ز نوای دگران
11. کس ندانست که من نیز بهائی دارم
12. آن متاعم که شود دست زد بی بصران
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده