اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 218-می تراشد فکر ما هر دم خداوندی دگر

1. می تراشد فکر ما هر دم خداوندی دگر

2. رست از یک بند تا افتاد در بندی دگر

3. بر سر بام آ ، نقاب از چهره بیباکانه کش

4. نیست در کوی تو چون من آرزومندی دگر

5. بسکه غیرت میبرم از دیدهٔ بینای خویش

6. از نگه بافم به رخسار تو رو بندی دگر

7. یک نگه یک خندهٔ دزدیده یک تابنده اشک

8. بهر پیمان محبت نیست سوگندی دگر

9. عشق را نازم که از بیتابی روز فراق

10. جان ما را بست با درد تو پیوندی دگر

11. تا شوی بیباک تر در ناله ای مرغ بهار

12. آتشی گیر از حریم سینه ام چندی دگر

13. چنگ تیموری شکست آهنگ تیموری بجاست

14. سر برون می آرد از ساز سمرقندی دگر

15. ره مده در کعبه ای پیر حرم اقبال را

16. هر زمان در آستین دارد خداوندی دگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سیلی از گریهٔ من خاست ولی می‌ترسم
* که بلایی رسد آن سرو سهی بالا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سودای عشق پختن عقلم نمی‌پسندد
* فرمان عقل بردن عشقم نمی‌گذارد
شعر کامل
سعدی
* ریزم ز مژه کوکب بی ماه رُخت شب ها
* تاریک شبی دارم با این همه کوکب ها
شعر کامل
جامی