اقبال لاهوریپیام مشرق (فهرست)

شمارهٔ 227-آشنا هر خار را از قصهٔ ما ساختی

1. آشنا هر خار را از قصهٔ ما ساختی

2. در بیابان جنون بردی و رسوا ساختی

3. جرم ما از دانه ئی تقصیر او از سجده ئی

4. نی به آن بیچاره میسازی نه با ما ساختی

5. صد جهان میروید از کشت خیال ما چو گل

6. یک جهان و آنهم از خون تمنا ساختی

7. پرتو حسن تو می افتد برون مانند رنگ

8. صورت می پرده از دیوار مینا ساختی

9. طرح نو افکن که ما جدت پسند افتاده ایم

10. این چه حیرت خانه ئی امروز و فردا ساختی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
* وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
شعر کامل
مولوی
* منعم از دلبستگی آزار دنیا می کشد
* تا گهر دارد صدف تلخی زدریا می کشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر می‌رود
* صوفی گران جانی ببر ساقی بیاور جام را
شعر کامل
سعدی