شمارهٔ 230-تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست
1. تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست
2. با من میا که مسلک شبیرم آرزوست
3. از بهر آشیانه خس اندوزیم نگر
4. باز این نگر که شعلهٔ در گیرم آرزوست
5. گفتند لب ببند و ز اسرار ما مگو
6. گفتم که خیر نعرهٔ تکبیرم آرزوست
7. گفتند هر چه در دلت آید ز ما بخواه
8. گفتم که بی حجابی تقدیرم آرزوست
9. از روزگار خویش ندانم جز این قدر
10. خوابم ز یاد رفته و تعبیرم آرزوست
11. کو آن نگاه ناز که اول دلم ربود
12. عمرت دراز باد همان تیرم آرزوست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده