اقبال لاهوریزبور عجم (فهرست)

شمارهٔ 11-بر سر کفر و دین فشان رحمت عام خویش را

1. بر سر کفر و دین فشان رحمت عام خویش را

2. بند نقاب بر گشا ماه تمام خویش را

3. زمزمهٔ کهن سرای گردش باده تیز کن

4. باز به بزم ما نگر ، آتش جام خویش را

5. دام ز گیسوان بدوش زحمت گلستان بری

6. صید چرا نمی کنی طایر بام خویش را

7. ریگ عراق منتظر ، کشت حجاز تشنه کام

8. خون حسین باز ده کوفه و شام خویش را

9. دوش به راهبر زند ، راه یگانه طی کند

10. می ندهد بدست کس عشق زمام خویش را

11. ناله به آستان دیر بیخبرانه می زدم

12. تا بحرم شناختم راه و مقام خویش را

13. قافله بهار را طایر پیش رس نگر

14. آنکه بخلوت قفس گفت پیام خویش را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
* گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
شعر کامل
حافظ
* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی
* به گیتی که کشتست فرزند را
* دلیر و جوان و خردمند را
شعر کامل
فردوسی