شمارهٔ 9-من اگرچه تیره خاکم دلکیست برگ و سازم
1. من اگرچه تیره خاکم دلکیست برگ و سازم
2. به نظارهٔ جمالی چو ستاره دیده بازم
3. بهوای زخمه تو همه نالهٔ خموشم
4. تو باین گمان که شاید ز نوا فتاده سازم
5. به ضمیرم آنچنان کن که ز شعلهٔ نوائی
6. دل خاکیان فروزم دل نوریان گدازم
7. تب و تاب فطرت ما ز نیازمندی ما
8. تو خدای بی نیازی نرسی بسوز و سازم
9. به کسی عیان نکردم ز کسی نهان نکردم
10. غزل آنچنان سرودم که برون فتاد رازم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده