فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 176

1. گذشت آن گل و حسرت بیادگار گذاشت

2. برفت از نظر عندلیب و خار گذاشت

3. چو آسمان بسرم سایه فکند از لطف

4. بعزتم ززمین بر گرفت و خوار گذاشت

5. چشید ذوق وصالش چو دل نهان گردید

6. ببرد لذت مستی ز سرخمار گذاشت

7. ربود چون زمیان دل کناره کرد از من

8. وفا و مهر بیکباره بر کنار گذاشت

9. شکفت غنچه دل از گشاد چهره او

10. ولی برشته جان عقده بی شمار گذاشت

11. مثال زینت دنیاست حسن مهرویان

12. خوش آنکه زین دو گذشت و باختیار گذاشت

13. بفیض گفتم خوبان وفا نمیدارند

14. ببین چگونه ترا زارو دلفکار گذاشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ناصحا سودای بدخویی چنین می داردم
* ورنه کس هرگز چنین رسوا نخواهد خویش را
شعر کامل
جامی
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
* شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
شعر کامل
حافظ