فیض کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 328

1. زود از درم در آی که تابم دگر نماند

2. می در پیاله کن که شرابم دگر نماند

3. تا با خودم حجاب خودم از خودم بگیر

4. رفتم چو از میانه حجابم دگر نماند

5. عقلست پرده نظر اهل معرفت

6. عقل از سرم چو رفت نقاب دگر نماند

7. دور از تو با خیال تو میداشتم خطاب

8. دیدم چو آن جمال خطابم دگر نماند

9. چندی پی سراب بتان گام میزدم

10. بنمودی آب و روی سرابم دگر نماند

11. تا بود در برم جگر از دیده می‌چکید

12. در فرقتت گداخت سحابم دگر نماند

13. از دل زدود صیقل غم زنگ معصیت

14. کردم حساب خویش حسابم دگر نماند

15. تا بسته‌ام امید به تبدیل سیئات

16. گشتم همه ثواب عقابم دگر نماند

17. لوح معارف است ضمیر منیر من

18. زان ذوق درس و شوق کتابم دگر نماند

19. طی شد زمان نماند مکان سعی فیض را

20. ساعت رسید رنج شتابم دگر نماند

21. تا چند بار تن دهدم زحمت روان

22. صد شکر حاجت خورو خوابم دگر نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این خون کسی ریخته‌ای یا می سرخ است
* یا توت سیاهست که بر جامه چکیده‌ست
شعر کامل
سعدی
* گر مزاج نخل و نحل از لطف او یابد مدد
* نیش او پر نوش گردد خار آن خرما شود
شعر کامل
سلمان ساوجی
* به نرگس گل و ارغوان را بشست
* که بیمار بد نرگس وگل درست
شعر کامل
فردوسی